در حال بارگذاری ...
...

اولین بار که قصد داشتم این نمایش را اجرا کنم خواستم از شیوه اجرایی "بینوایان" استفاده کنم، یعنی متن را دست گرفتم تا خودم شروع به کار کنم اما با کمی تحقیق متوجه شد که نمایش "عمو تم" در "برادوی" اجرا شده و اتفاقاً در زمان انتشار رمان "عمو تم" یکی از موفقیت‌های تئاتر امریکا اجرای این نمایش بوده که سالیان سال نیز در این کشور اجرا می‌شود.

اولین بار که قصد داشتم این نمایش را اجرا کنم خواستم از شیوه اجرایی "بینوایان" استفاده کنم، یعنی متن را دست گرفتم تا خودم شروع به کار کنم اما با کمی تحقیق متوجه شد که نمایش "عمو تم" در "برادوی" اجرا شده و اتفاقاً در زمان انتشار رمان "عمو تم" یکی از موفقیت‌های تئاتر امریکا اجرای این نمایش بوده که سالیان سال نیز در این کشور اجرا می‌شود.

پیمان شیخی:
بهروز غریب پور از جمله کارگردانان تئاتر است که علاوه بر ترجمه متون نمایشی و برگردان متون ادبی به نمایشنامه، سالهای متمادی در امر پژوهش تئاتر فعالیت داشته است.
او از معدود مدیران تئاتری کشور است که در کارنامه کاری خود تبدیل انبار ایرانشهر به خانه هنرمندان، تبدیل کشتارگاه تهران به فرهنگسرای بهمن، تبدیل پاویون فرودگاه مهرآباد به یک محل هنری، راه‌اندازی تالار هنر مختص به تئاتر کودک و نوجوان و ... را دارد.
غریب پور که سالها قبل با اجرای نمایش "بینوایان" در فرهنگسرای بهمن اثر نمایشی جاودانی خلق کرد، امسال نیز نمایش "عمو تم" را برای اجرا در همین فرهنگسرا در نظر گرفته و در حال تمرین آن است.
به بهانه تمرین نمایش با وی به گفت و گو نشستیم که می‌خوانید:
شاید این پرسش تکراری باشد، ولی به عنوان یک خبرنگار می‌خواهم بپرسم که انگیزه شما برای انتخاب نمایش "کلبه عمو تم" چه بود؟
کلبه عمو تم یک اثر ماندگار است. پس از تجربه اجرای نمایش بینوایان در ذهنم بود که بر شمار تماشاگران تئاتر اضافه کنم. به دلیل اینکه متأسفانه تماشاگران تئاتر محفلی شده‌اند و وقتی به جمعیت تماشاگران تئاتری توجه می‌کنید این نتیجه حاصل می‌شود که دو قشر هستند که در اوقات مختلف از این سالن تئاتر به سالن دیگری می‌روند، به همین دلیل نیز شعاع و دامنه نفوذ تئاترها فوق‌العاده پایین آمده و تأثیر اجتماعی آن هم به سطح نازلی رسیده است. بنابراین در دنیا روشی را اتخاذ کرده‌اند که با اقتباس‌هایی از رمان‌های بزرگ و شناخته شده افراد جدیدی را به تئاتر دعوت کنند. طبیعی است که شمار خوانندگان آثار ادبی نیز در ایران کم است اما آثاری همچون بینوایان، کلبه عمو تم، قلعه حیوانات و نظایر آن هستند که بر اساس میزان انتشار و تیراژهای متعددی که داشته‌اند شناخته شده‌اند.
من روی این آثار کار کردم تا بر میزان تماشاگران در جامعه اضافه کنم.
تجربه موفق بینوایان نشان داد که این تز در ایران نیز قابل ارائه است و طی این سالها کارگردانان دیگری نیز کوشش کردند که این اقتباس‌ها را انجام دهند، این موضوع قبلاً نیز در تئاتر ایران رواج داشت اما اینکه تا چه اندازه موفق بوده بحث دیگری است، به هر حال انتخاب باید به گونه‌ای باشد که نتایج موردنظر حاصل شود.
پس از بینوایان من کارم را روی "کلبه عمو تم" آغاز کردم و شاید نزدیک به 10 سال است که روی آن کار می‌کنم و بیش از دو سال است که آماده شده است. از همان زمان تلاش کردم برای آن تهیه کننده در نظر گرفته شود. شانس هم این بود چرا که در ابتدا تهیه کننده و ناشر برای این نمایش پیدا شد. پس از چاپ، مرکز هنرهای نمایشی این متن را برای شرکت در جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر پذیرفت. در این رمان تصاویر و صحنه‌هایی وجود دارد که تماشاگر بسیار مایل است که آن را به صورت زنده ببیند بسا که در سینما و تئاتر دنیا از آثار ادبی مختلفی همچون "جنایت و مکافات"،‌ "لیرشاه"، "هملت" و ... اقتباس‌های تصویری و سینمایی شده که موفق هم بوده‌اند.
بحثی وجود دارد که میزان موفقیت این گونه آثار را غالباً اندک و در قیاس با رمان کم می‌دانند اما مواردی نیز اتفاق افتاده که عکس این موضوع رخ داده است. امیدوارم با توجه به اینکه نمایش "کلبه عمو تم" جزو آثار ادبی شناخته شده است و در کتاب مدارس نیز بخشی از این داستان را برای کودکان چاپ کرده‌اند اجرا هم خوب از کار دربیاید.
فکر می‌کنم با به روی صحنه آمدن نمایش "کلبه عمو تم" موج جدیدی به تماشاگران فعلی تئاتر اضافه خواهد شد.
چه تغییراتی در رمان "عمو تم" صورت دادید تا به نمایشنامه تبدیل شود؟
آنچه که خانم "استو" در رمان گفته‌اند، تغییر نداده‌ام. ایشان معتقد است که سرمایه‌داران و مالکان بر اساس منافعشان و کلیسای وابسته آنها بر اساس منافع کلیسا کتاب آسمانی را وسیله‌ای برای توجیه خشونت و توجیه بی‌عدالتی‌شان در نظر گرفته است. من سعی کردم این بخش و بعد از ذهنیت خانم "استو" را غنی‌تر کنم و در رابطه با جهان معاصر خودمان نیز این نکته را گوشزد کنم که از کتاب‌های آسمانی می‌توان به شیوه‌های متفاوت استنباط کرد. همین امروز می‌بینیم که در جهان مسیحی، کلیمی و اسلام برداشت‌های مختلفی از کتاب‌های آسمانی می‌شود. تنگ‌نظری‌های طالبان را می‌بینیم و دیدگاه‌های انقلابی علمای اسلامی را در کشورهای مختلف و از جمله کشور خودمان شاهد هستیم و می‌بینیم که تفاوت از زمین تا آسمان وجود دارد،‌ در حالی که هر دو قرآن را مبنای توجیه اعمال خود می‌دانند. بنابراین من نخواستم با این نمایش در دنیای آمریکایی باقی بمانم و کوششم این است که "تعزیه عمو تم" را روی صحنه ببرم. نمایشی آیینی راجع به تبعیض و تأویل و تفسیر به رأی افراد و طبقات برای پیش بردن مقاصدشان.
شما برخلاف برخی کارگردانان تئاتر که از چهره‌های شناخته شده بازیگری برای تضمین گیشه خود استفاده می‌کنند در این نمایش "عمو تم" این کار را نکردید. درست است؟
بله.
معیار شما برای انتخاب بازیگرانتان چه بوده ؟
چهره‌های نام‌آوری که گذشته تئاتری دارند و یا اساساً در سینما و تلویزیون به چهره تبدیل شده‌اند، غالباً سخت کوشی جامعه تئاتری را ندارند و تن به تمرین‌های وسیع و طولانی مدت نمی‌دهند و متوقع هستند که کارگردان تابع آنها شود، در حالی که شیوه کاری من چنین چیزی نیست. من سعی کرده‌ام از گروهی استفاده کنم که طی سالیان سال نشان داده‌اند که بیشتر در تئاتر ریشه دارند تا در سینما و تلویزیون.
در این نمایش نزدیک به 60 نفر بازیگر حضور دارند که هر روز نیز بر تعدادشان افزوده می‌شود. کوشش من بر این بوده که از بازیگرانی مثل نسیم ادبی، نعمت اسداللهی، صنم نکو‌اقبال، شهین علیزاده، جواد زیتونی،‌ سیاوش چراغی‌پور، سیامک حلمی، منوچهر علیپور، محمد ساربان، مینو زاهدی، نادیا فرجی و... استفاده کنم که زندگیشان در تئاتر خلاصه شده است و مطمئنم بعد از این کار خیلی از کارگردان‌ها و تماشاگران متوجه می‌شوند که نسبت به چه انسان‌های مستعدی بی توجه و یا کم توجه بوده‌اند، همان‌طور که در مورد نمایش "بینوایان" نیز این اتفاق افتاد. در آن زمان وقتی به سراغ مرحوم مهدی فتحی رفتم، نزدیک به 35 سال بود که روی صحنه تئاتر نیامده بود. بعد از اجرای نمایش "بینوایان" چهره شد و در سریال‌ها و فیلم‌های متعدد ایفای نقش کرد.
با این انگیزه قصد داشتم خانواده تئاتر را به یکدیگر نزدیک کنم و از چهره‌هایی که قطعاً در گیشه مؤثر هستند پرهیز کنم اما در روش من ممکن بود تأثیر منفی ایجاد کنند.
ما روزانه چهار ساعت تمرین می‌کنیم که این مسئله برای خیلی از بازیگرانی که دستمزدهای قابل توجه می‌گیرند و وقت کمتری نیز صرف می‌کنند و با انضباط تئاتری میانه‌ای ندارند قطعاً غیرقابل تطبیق با زندگی جاریشان است. هر چند که زندگی آنها را رد نمی‌کنم ولی برای این نوع کاری که مدنظر من است، پاسخگو نیست.
پس از حضور در جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر کدام سالن نمایش برای اجرا در نظر گرفته شده است؟
من به شیوه قبلی سعی کرده‌ام این جغرافیای محدود تئاتر را نیز بشکنم و فرهنگسرای بهمن را انتخاب کرده‌ام، هر چند که هنوز به یک جمع بندی دقیق نرسیده‌ایم. در مورد نمایش "بینوایان" نیز چنین کاری کردم. در آن زمان هرگز جامعه تئاتری ما تلقی نمی‌کرد که اگر از مجموعه تئاتر شهر دور شویم باز هم تماشاگر خواهیم داشت.
البته در آن زمان به من اتهاماتی وارد شد که مثلاً اگر شهرداری روی اتوبوس‌های شرکت واحد تبلیغ این نمایش را نصب نمی‌کرد و اگر بودجه تبلیغاتی وسیع در اختیار شما نبود، نمی‌توانستید این کار را انجام دهید. که البته من برای تمام این اتهامات پاسخ داشتم. من برای آن نمایش نه بودجه کلان در اختیار داشتم و نه از امکانات ویژه‌ای استفاده کردم. تصور من این بود که چاپ پوستر و نصب آن بر روی در و دیوار شهر موجب خراب شدن چهره شهر می‌شود، در حالی که اگر روی بدنه اتوبوس این کار را انجام دهیم، به دلیل تخفیف‌هایی که در آن زمان شرکت واحد برای تبلیغات قائل می‌شد کار بهتری است. در واقع من معادل بودجه پوستر را صرف این کار کردم.
اتوبوس‌های ما اگر صرفاً مواد شوینده تبلیغ نکنند و مثل اروپا به بدنه اتوبوس‌ها نگاه فرهنگی داشته باشند، علاقمندم که این بار نیز شهرداری این کار را انجام دهد.
نمایش بینوایان موفق شد، به نظر شما نمایش "عمو تم" در مقایسه با نمایش بینوایان به همان میزان موفقیت دست پیدا خواهد کرد؟
امیدوارم چنین شود، تمام تلاش من همین است. انرژی که من برای این نمایش صرف می‌کنم بسیار جدی است و مطمئنم هر یک از بازیگران این نمایش روزی چهره باارزشی برای سینما و تئاتر کشور خواهند شد.
خوشبختانه شما با مراکز تئاتری کشورهای مختلف آشنایی و ارتباط دارید، ‌آیا پس از اجرای نمایش احتمال اجرای آن در خارج از کشور نیز وجود دارد؟
استراتژی که من داشته و دارم این است که تئاتر ایران بتواند جهانی شود و در مورد تئاتر عروسکی در این زمینه به موفقیت‌هایی دست پیدا کردم. در مورد تئاتر می‌توانم بگویم اگر نمایش "بینوایان" ادامه حیات می‌داد و اگر خود جامعه تئاتری علیه آن قیام نمی‌کرد و اگر تنگ نظری وجود نداشت این نمایش در خیلی از کشورهای خارجی حرفی برای گفتن داشت ولی تهیه‌کننده نمایش چنان ترسانده شد که پس از آن به سراغ نمایش نیامد. در آن زمان شهرداری برای اولین بار به صرافت افتاده بود روی تئاتر کشور سرمایه‌گذاری کند. هر چند امروز این سرمایه‌گذاری انجام می‌شود ولی سرمایه‌گذاری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران محدود به یک سری فعالیت‌های ارزان‌قیمت آماری شده است.
باید در نظر داشت وقتی یک گروه 60 نفره را به خارج از کشور می‌برید، با زبان فارسی مطمئناً اگر حامی و اسپانسر وجود نداشته باشد کار موفق نمی‌شود. من مطمئنم اگر چنین اتفاقی رخ دهد، با نوعی از تئاتر روبرو می‌شوند که با تئاتر خودشان بسیار متفاوت خواهد بود. اما این که بتوانیم در یک سالن حرفه‌ای این نمایش را اجرا کنیم جزو آرزوهای من است،‌ دلم می‌خواهد که برداشت من از رمان "عمو تم" در جهان دیده شود و آن را قیاس کنند.
اولین بار که قصد داشتم این نمایش را اجرا کنم خواستم از شیوه اجرایی "بینوایان" استفاده کنم، یعنی متن را دست گرفتم تا خودم شروع به کار کنم اما با کمی تحقیق متوجه شد که نمایش "عمو تم" در "برادوی" اجرا شده و اتفاقاً در زمان انتشار رمان "عمو تم" یکی از موفقیت‌های تئاتر امریکا اجرای این نمایش بوده که سالیان سال نیز در این کشور اجرا می‌شود.
وقتی ترجمه متن را آغاز کردم، متوجه شدم که اصل رمان را بدون کم و کاست به نمایشنامه تبدیل کرده‌اند؛ بنابراین با وجود اینکه تا نیمه نمایشنامه را ترجمه کرده بودم آن را رها کردم و خودم آغاز به نوشتن نمایشنامه"عمو تم" کردم، بنابراین می‌توانم بگویم تمام نگاه من و طراحی‌ام تازه و نو است و حتی برای موسیقی نیز سعی کردم مطلقاً موسیقی آمریکایی انتخاب نکنم و میزان شمول موضوع را بیشتر کنم.
امیدوارم این اتفاق رخ دهد که بتوانیم "کلبه عمو تم" را در کشورهایی که دارای سابقه تئاتری قابل قبولی هستند و عرض اندام کردن در آنجا باعث افتخار جامعه تئاتری است، اجرا کنیم.
جایگزین موسیقی آمریکای لاتین چه نوع موسیقی شده است؟
از موسیقی کولی‌ها استفاده کرده‌ام،‌ همچنین از موسیقی یونان باستان استفاده کرده‌ام و سعی کرده‌ام تا نوعی عزاداری برای "عمو تم" را در تمام کار تسری دهم.
فکر می‌کنم این کار کمک می‌کند که همه بدانند بروز یک اتفاق در حوزه ادبیات و تئاتر متعلق به یک کشور نیست به شرط این که جهان شمول باشد به جهان متعلق است. امیدوارم که این نمایش به روایت، بازنویسی و بازی ایرانی‌ها برای جامعه تئاتری پیام جدیدی داشته باشد.